توسل در روایات از منظر مولوی عبدالحمید با استناد به دستور توسل صحابی عثمان بن حنیف به رسول الله(ص)
کد مطلب:70 تاریخ انتشار:06 دي 1402 - 20:25 تعداد بازدید43
مقالات » توسل
توسل در روایات از منظر مولوی عبدالحمید با استناد به دستور توسل صحابی عثمان بن حنیف به رسول الله(ص)

 

يكي ديگر از رواياتي که از اين روايت مشروعيت توسل به رسول الله(ص) در زمان حيات ايشان و همچنين بعد از حيات ثابت مي شود  دستور توسل توسط صحابي عثمان بن حنيف به رسول الله(ص) در زمان خليفه سوم عثمان مي باشد.

 

روايت رسيده از عثمان بن حنيف دو روايت مي باشد.

 روايت اول، مطلبي است که وی از توسل و درخواست دعا يک نابينا در زمان حيات رسول الله (ص) گزارش ميدهد که شخصي به رسول خدا(ص)  متوسل شد و او را وسيله قرار داد براي گرفتن شفاء.

روايت دوم، روايتي است در زمان عثمان که عثمان بن حنيف به شخصي دستور ميدهد به روش همان شخص نابينا به رسول الله(ص)  متوسل شود فقط با اين تفاوت که در روايت اول حضرت در قيد حيات بودند و در روايت دوم توسل بعد از شهادت ايشان مي باشد.

ذکر روايت اول: توسل به رسول الله صلي الله عليه و سلم در زمان حيات

 

مولوی عبدالحميد و استدلال به دستور توسل صحابي عثمان بن حنيف به رسول الله(ص)

يکي ديگر از علمای اهلسنت ايران که به اين روايت در بحث مشروعيت توسل استدلال کرده است مولوی عبدالحميد مي باشد.

 

در کتاب محمود الفتاوي که فتاواي دارالعلوم زاهدان مي باشد و مفتي خدا نظر و تحت اشراف عبدالحمید نوشته شده است تصريح کرده به مشروعيت توسل و وسيله قرار دادن انبياء و اولياء الهي و در بيان دليل اين مشروعيت هم به همين روايت استناد شده است، چنانچه اينگونه آمده است:

((توسل جستن در دعا به شرافت و دوستي بزرگان اگر به اين نيت باشد که اي خدا به فضل و صلاحيت اين شخص و به اينکه اين شخص نزد شما محبوب است من معتقد هستم و بنابر محبتي که با او داري من رحمت تو ميخواهم اين نوع وسيله جايز است

استاد محمد تقي عثماني در شرح خود بر کتاب صحيح مسلم گفته است:

پنجم: اين که خداوند سبحان را بخواند در حالي که توسل کند به علاقه خودش با بنده صالحي که اميد دارد او در نزد خداوند مقرب است...

ترمذي از عثمان بن حنيف نقل کرده است که مرد نابينايي نزد رسول خدا صلي الله عليه و سلم آمد و گفت: خدا را بخوان تا شفا يابم. حضرت فرمود: اگر بخواهي دعا مي کنم و اگر صبر کني براي تو بهتر است. آن شخص گفت: دعا کن. حضرت او را دستور داد که نيکو وضو بگيرد و اين دعا را بخواند: خدايا از تو مي خواهم و به سوي تو به واسطه پيامبرت حضرت محمد (ص) پيامبر رحمت توجه مي کنم. ...

اما دعا کردن به حق فلان شخص يا دعا کردن به جايگاه فلان شخص، حکم آن اساسا متوقف بر معنايي است که قصد مي شود. اما دعا کردن به وسيله اين حق و يا جايگاه، دو معنا را احتمال دارد:

معناي اول: اين که معتقد است که هر آنچه را به عنوان حق و يا جايگاه او ياد آوري کرده در دعا،  بر خداوند استجابت آن واجب است. اين گونه دعا کردن نيز حرام است.

معناي دوم: مقصودش اين است که شخصي که به او توسل شده يک جايگاه و رتبه مورد قبول در نزد خداوند دارد و مي گويد من او را دوست دارم و به وسيله دوستي او به خداوند استغاثه مي کند و رحمت خدا را جلب مي کند . اين نوع توسل معناي صحيح دارد و در آن هيچگونه اشکالي نيست هم چنانکه گذشت.))

محمود الفتاوی(فتاوای دارالعلوم زاهدان) مفتی خدا نظر تحت اشراف و نظر شیخ الاسلام عبدالحمید جلد 3 صفحه 288

 

پس از اين کلام و استدلال وی به اين روايت صحيح وسيله گرفتن اولياء الهي به درگاه خداوند ثابت مي شود.

اکنون شايد وهابي ها مدعي شوند که نهايت امر از اين روايت توسل در زمان حيات ثابت مي شود و آنچه که ما نامشروع و شرک مي دانيم توسل بعد از حيات مي باشد.

ما در پاسخ به اين افراد مي گوييم:

از اين روايت وسيله گرفتن اولياء الهي ثابت مي شود و ديگر شما حق نداريد مدعي شويد که وسيله فقط عمل صالح است و شامل انبياء و اولياء نمي شود.

 

 



Share
نظر شما