توسل در قرآن از منظر مولوی محمد عمر سربازي با استناد به آیه 64 سوره نساء
کد مطلب:44 تاریخ انتشار:14 آذر 1402 - 20:32 تعداد بازدید130
مقالات » توسل
توسل در قرآن از منظر مولوی محمد عمر سربازي با استناد به آیه 64 سوره نساء

استدلال به آيه 64 سوره نساء در مشروعيت توسل

يکي از آيات قرآن که از اين آيه علماي اهل سنت در مشروعيت توسل به آن استدلال کرده اند، آيه64 سوره نساء مي باشد.

 

ومَا أَرْسَلْنَا مِنْ رَسُولٍ إِلَّا لِيطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَحِيمًا

ما هيچ پيامبري را نفرستاديم مگر براي اين كه به فرمان خدا، از وي اطاعت شود. و اگر اين مخالفان، هنگامي كه به خود ستم مي كردند (و فرمانهاي خدا را زير پا مي گذاردند)، به نزد تو مي آمدند؛ و از خدا طلب آمرزش مي كردند؛ و پيامبر هم براي آنها استغفار مي كرد؛ خدا را توبه پذير و مهربان مي يافتند.

النساء(64)

خداوند در آيه صراحتا تصريح مي فرمايد که گنهکاران و معصيت کاران براي اينکه خداوند را توبه پذير و مهربان بيابند بايد پيامبر صلي الله عليه و سلم را وسيله قرار بدهند و به ايشان متوسل بشوند و اگر پيامبر صلي الله عليه و سلم اين وساطت را قبول کند و ايشان براي آنان از خدا طلب مغفرت کند آنگاه خداوند توبه منافقين و معصيت کاران را خواهد پذيرفت.

در اين آيه چند مطلب واضح مي شود

1-معرفي پيامبر صلي الله عليه و سلم به عنوان وسيله براي تقرب به الله متعال توسط خود خداوند

2- دستور به توسل از جانب الله متعال

3-رضايت و طلب استغفار پيامبر صلي الله عليه و سلم شرط پذيرش توبه از جانب الله متعال

پس از اين آيه وسيله بودن پيامبر صلي الله عليه و سلم و توسل به ايشان ثابت است و

 هيچ کسي نمي تواند اين مسئله را انکار کند و از همين باب علماي احناف هم به اين آيه در مشروعيت توسل استدلال کرده اند که ما به چند نمونه از اين اشاره خواهيم کرد.

محمد عمر سربازي

نظر مولوی عبدالحميد در مورد محمد عمر سربازي

یکی از بزرگترین علمای حنفی عصر حاضر در کشور ما مولوی محمد عمر سربازی می باشد، بسیاری از علمای امروز حنفی در بلوچستان مستقیم یا غیر مستقیم شاگرد ایشان می باشند. در معرفی ایشان خود علمای اهل تسنن مطالب بسیاری نوشته اند چنانچه در کتاب سرگذشت مولوی محمد عمر سربازی و در جریان تشیع وی به سخنرانی مولوی عبدالحمید اشاره کرده و وی را از زبان عبدالحمید اینگونه معرفی نموده اند:

((بنده در گذشت اين عالم رباني، فقيه معاصر،محدث، مفسر، زاهد و درويش و عالم با خدا را اولا به عموم شما مردم تسليت عرض مي نمايم...

تقاضاي بنده از فرزندان و شاگردهاي مولانا رحمةالله عليه و نيز از اهالي پاديگ اين است که اعمال مولانا رحمةالله عليه را برقرار دارند.وجود مولانا رحمةالله عليه

 براي اهل اسلام سرمايه بسيار بزرگي بود و دعاهاي سحري ايشان بود که اهلسنت را از سوانح روزگار محفوظ داشته بود. جا دارد که بگويم بنده تا حال در هر امري مولانا رحمةالله عليه

 را مشاور خويش داشته بودم گر چه که بار بار نمي توانستم در مجلس پر فيض ايشان حضور پيدا کنم اما به وسيله رابط، بنده از ايشان در امور خويش راهنمايي مي خواستم و حضرت مولانا رحمةالله عليه هميشه مشورت هاي عالي ارائه مي داد و نهايتاً از قضا به قدرت خدا کار ما هم طبق مشورت ايشان پيش مي رفت و هر نظري که ايشان مطرح مي کرد با شکست مواجه نمي شد. اما از اين به بعد چه کسي را مشاور خويش قرار دهم. کساني که براي تحقيق مسايل مذهبي به نزد من مي آمدند،بنده آنان را به اينجا راهنمايي ميکردم و ديري نمي گذشت که به بنده خبر مي رسيد که فلان شخص قانع شده و به ذکر توبه پرداخته است امروز که مولانا رحمةالله عليه در بين ما نيست چکار کنم؟ و اينگونه افراد را پيش چه کسي بفرستم؟ از روزي که مولانا رحمةالله عليه  وفات کرده بنده بر مطالعه خويش افزوده ام ))

جلوه هاي از حالات،کمالات و وفات شيخ التفسير و الحديث حضرت مولانا محمد عمر سربازي عبدالعظيم نهتاني صفحه 29

 

خلاصه کلام  مولوی عبدالحميد در اين چند مورد خلاصه مي شود:

1-محمد عمر عليه يک انسان جامع و کامل بود، ايشان نه تنها يک عالم تمام عيار در علوم قرآن و حديث بود بلکه ايشان يک زاهد و صوفي و درويش الي الله بود.

2- محمد عمر براي مردم اهسلنت واسطه فيض و خير بود و به علت وجود ايشان بلاء از سر اهلسنت رفع مي شد.

3-شخصيت علمي و درايت محمد عمر به حدي بود که يکي مثل شيخ الاسلام بعد از مشورت با ايشان و موافق نظر محمد عمر تصميم مي گرفتند که به گفته خود حضرت شيخ الاسلام عمل شان هم به ثواب و نتيجه مي رسيد. 

محمد عمر سربازي و استدلال به آيه 64 سوره نساء براي توسل

مولوي سربازی در بحث مورد نظر و استدلال به اين آيه در کتب مختلفي خويش تصريحاتي داشته اند که به نمونه اي از آنان اشاره خواهيم کرد.

وی در کتاب تفسير خويش در ذيل بحث توسل و اعتقاد جمهور اهلسنت به مشروعيت اين مسئله فهم سلف صالح و صحابه را  از آيه 64 سوره نساء بيان مي نمايند

چنانچه که از متن خواهيم فهميد فهم سلف صالح و صحابه از اين آيه توسل به رسول الله صلي الله عليه وسلم بعد از وفات ايشان بوده است.

چنانچه مولوی چنين مي نویسد:

((رسول الله پس از مرگ هم براي امت استغفار مي فرمايد

طبق عقيده ي اهل سنت و جماعت، پيامبران اند تا در قبور خويش زنده هستند و زايران را مي بينند و سخنان شان را مي شنوند لذا اگر کسي نزد روضه ي مطهر آن حضرت صلى الله عليه وسلم چنين بگويد: براي من در نزد خداوند متعال مغفرت بخواه و شفاعت کن ، پيامبر صلى الله عليه وسلم در حتي او به بارگاه خداوند متعال شفاعت مي نمايد و شفاعت آن حضرت صلى الله عليه وسلم مورد اجابت قرار ميگيرد پس اين بشارت پس از مرگ رسول الله نيز وجود دارد ضمنا علما ميگويند: اگر اين آيه را  بخوا نيم و به دنيال آن طلب بخشش نماييم، صد در صد استغفار ما قبول خواهد گشت.

صاحب البحر المحيط ) آورده است که حضرت علي ميفرمايد:سه روز پس از دفن آن حضرت يک نفر اعرابي مومن به روضه ي مطهر آمد و شروع به گريستن کرد ما همه دور تا دور روضه نشسته بوديم،آن مرد چنان گريست که بر روي قبر افتاد و از خاک آن بر سرش ريخت و سپس خطاب به قبر آن حضرت چنين گفت:

يا خير من دفنت بالقاع اعظمه                 فطاب من طيبهن القاع والا کم     

 نفسي الفداء لقبر انت ساکنه                           فيه العفاف و فيه الجود و الکرم

(اي بهترين کسي که در اين زمين استخوان هايش دفن شده است، و از بوي خوش استخوانهاي او تمام جنگل و بلندي ها خوشبو شده است. فدا گردم براي قبري که تو ساکن آن هستي و در آن جود و کرم و پاکيزگي جمع شده است.)

اعرابي بعد از اين بيت، خطاب به قصر شريف (علي ساکنها الصلاة والسلام) گفت: خداوند متعال در حق تو فرموده: ( وَ لو أنهم إذ ظلموا... تا؛ رحيما)ً من هم مجرم هستم و تقاضا دارم براي من هم در بارگاه پرورگار من دعا و استعار نمايي.

حضرت علي مي فرمايد: وقتي که آن مرد اين آيه را خواند از قبر آن حضرت اين آواز آمد: «قد غفر لک» و همه ي ما آن آواز را شنيديم.

از روايت حضرت علي چنين معلوم ميگردد که آنحضرت در روضه ي مطهره اش زنده هستند و گاهي جواب سلام زايران را به صورت خرق عادت مي دهد و اين مساله عجيب نيست و از علما و اولياي بسياري اين فضيلت ثابت شده  است. اين کرامت و خرق عادت از سيد احمد رفاعي شيخ عبدالقادر گيلاني  و نيز از مولانا حسين احمد مدني و مولانا عبدالمالک صديقي که استاد و شيخ ماست، به وقوع پيوسته است.

در عالم محويت،مصاحفه ي رسول الله صلي الله عليه وسلم نيز با اوليا ثابت شده است و تا قيامت چنين بندگاني وجود دارند که مشرف به چنين سعادتي هستند. البته عده اي زيادي هستند که اين سخن را باور ندارند و آن را محض وهم مي پندارند. منکران کرامات اوليا و گروهي ديگر داراي چنين بينشي هستند و عقيده دارند پيامبر زنده نيست. حتي در مسجد نبوي که نماز مي خوانند سلام نمي دهند و ميگويند: چگونه بر مردگان سلام بدهيم؟))

تبيين الفرقان شيخ التفسير مولانا محمد عمر ملازهي(سربازي) جلد 7 صفحه256

 

 

به راستي طبق عقيده غيرمقلدين و وهابي اگر اين مسئله شرک و خلاف قرآن و سنت مي بود بايد حضرت علي از عمل شخص اعرابي جلوگيري مي کرد؟ و به وي گوشزد مي نمود که اين عمل وي شرک مي باشد،  اگر چنين عملي شرک است چرا ايشان جلوگيري نکردند؟ آيا مي شود به اين اعتقاد داشت که صحابه و آنهم فاتح خيبر در قبال عمل شرکي بي تفاوت بودند،حاشا و کلا بلکه از نظر صحابه اين عمل صحيح بوده است نه طبق عقيده وهابيت شرک و بدعت.

نکته بعدي اينکه:اگر اشکالاتي که غيرمقلدين و وهابيت در مسئله توسل بعد از وفات ميگيرند صحيح باشد،چطور پيامبر صلي الله عليه وسلم از قبر پاسخ آن اعرابي را داد، خود اين اتفاق نشان دهنده اين است که اين مسئله اشکالي ندارد زيرا اگر اين مسئله داراي اشکال مي بود نبايد پيامبر صلي الله عليه وسلم از قبر پاسخ وي را مي دادند.

 

و نکته سوم:که مولوی محمد عمر به آن اشاره ميکنند تواتر اخباري است در مورد کرامات اولياء که از درون قبر پاسخ سائل را داده اند؟ به راستي اگر اين مسئله شرک و بدعت باشد چگونه اين اولياء الهي متوجه اين مسئله نشدند و چگونه خداوند به آنان اذن مي دهد که از عالم برزخ و درون قبر پاسخ سائل را داده و مشکل او را رفع کنند؟

نکته چهارم: بيان مخالفت عده اي از امت به نام غيرمقلدين که منکر اين کرامات و مقامات انبياء و اولياء هستند و حتي در حرم شريف نبوي هم هيچ سلام و احترامي براي رسول الله قايل نيستند و ما دعا ميکنيم که هر چه زودتر اين افراد گمراه به راه و سنت صحيح پيوسته و از اين ضلالت و تاريکي نجات پيدا کنند.

 

خادم کوچک اهلبیت

علی شریفی



Share
نظر شما