يکي از رواياتي که در منابع اهل سنت با سند صحيح نقل شده است روايتي است که در بعد از قحطي شديد در مدينه و تلف شدن مردم و احشام عائشه به مردم دستور ميدهد براي نجات از خشکسالي و قحطي به قبر پيامبر متوسل شوند.
اشرف علي تهانوي هم به عنواني يکي از بزرگترين علماي ديوبند، اين روايت را نقل کرده است و نه تنها روايت را رد نکرده است و مدعي نشده است که روايت ضعيف و و باطل و اين عقيده اي شرک آلود و بدعت است بلکه اين روايت را به عنوان کرامت و فضيلتي براي عائشه در کتابي تحت همين عنوان که توسط نصرالله شه بخش ترجمه شده به شمار آورده است.
((کرامات بي بي عائشه صديقه رضي الله عنها
1-از حضرت ابوالجواز روايت است که يکبار در مدينه منوره قحط سالي شديدي شد و قحطي زدگان نزد بي بي عايشه صديقه رضي الله عنها رفته و عرض کردند که به خاطر قحطي خيلي پريشان حال هستيم و شما فکري کنيد، بي بي عايشه طاهره رضي الله عنها به آنها فرمود که شما به مرقد مطهر آنحضرت به دقت نگاه کنيد و موازي گنبد خضرا به سوي آسمان اينطرف و آن طرف سوراخي بگذاريد در سقف طوري که در بين آنها حائلي نباشد و اصحاب کرام همان کار را اجرا کردند و آنقدر باران باريد که گياهان زيادي روي زمين روئيد و سبز شد و شتران آنقدر چاق شدند که در اثر چربي مي افتادند. اين روايت را دارمي (رح) هم بيان نموده است . (مشکوةشريف ص ۵۴۵ ج ۲))
کرامات صحابه و اهل بيت( رضي الله عنهم) اشرفعلي تهانوي صفحه 32
اين روايت معتبر ثابت مي کند که سيره عائشه هم توسل به رسول الله(ص) بعد از شهادت مي باشد و ديگر مردم هم در دستور عائشه اعتراض نکردند که توسل به قبر و بعد از وفات شرک است،بلکه آنان به اين مسئله عمل کرده و از خداوند هم جواب گرفته و بلا رفع شده و قحطي از بين رفت.
آيا کسي از اهل سنت مي تواند بگويد که عائشه هم توحيد را نفهميد و عقيده شرکي داشت، به راستي اگر چنين عقيده اي شرک باشد چگونه خداوند بلاء را از آنان دفع و قحطي را پايان داد؟
خادم کوچک اهلبيت
علي شريفي